بیوگرافی رضا صفوی مدرس پیانو کلاسیک
گروه اطلاع رسانی بامدادصدا:
در راستای معرفی و بررسی فعالیت های مدرسین آموزشگاه موسیقی بامداد به سراغ جناب آقای رضا صفوی مدیرعامل آموزشگاه موسیقی بامداد و مدرس پیانوی کلاسیک این آموزشگاه اومدیم تا با ایشان گفتگویی داشته باشیم و با فعالیتهای اجرایی و آموزشی این معلم موسیقی بیشتر آشنا بشیم.
جناب استاد سلام. لطفا خودتون رو برای خوانندگان وب سایت ما معرفی کنید.
سلام و عرض ادب و خسته نباشید خدمت شما دوستان زحمتکش تحریریه ی وب سایت بامدادصدا. ممنون از فرصتی که در اختیار بنده قرار دادید.
من رضا صفوی مدیر مسئول و مدیرعامل آموزشگاه موسیقی بامداد هستم و وظیفه ی تدریس دروس پیانو کلاسیک سطح پیشرفته همچنین دروس تخصصی کنکور موسیقی از جمله سلفژ، تئوری موسیقی، هارمونی و ارکستراسیون در آموزشگاه موسیقی بامداد بر عهده من هست.
شما به عنوان یک معلم موسیقی، خودتون فراگیری موسیقی رو از چه زمانی و به چه شکلی آغاز کردید؟
متاسفانه فرآیند یادگیری من غالبا خود آموخته و همراه با آزمون و خطا بوده که باعث شده زمان زیادی رو از دست بدم. البته این نکته هم به اون بر میگرده در اون زمان محدودیت های خیلی زیادی برای موسیقی وجود داشت. آغاز فراگیری موسیقی من بسیار تصادفی و غیر منتظره بوده. منظورم این هست که از ابتدا هیچ چیز برنامه ریزی شده و اصولی پیش نرفته. من موسیقی رو در سال 1370 با یک کیبرد کوچک نارنجی رنگ Casio SA-21که البته اون هم به من تعلق نداشت، آغاز کردم. این ساز کوچک اسباب بازی به دایی کوچکم که اختلاف سنی کمی با من دارند تعلق داشت؛ من در فرصت هایی که بدست می آمد به سراغ این ساز میرفتم و سعی میکردم آهنگ هایی که میشنوم رو به روش گوشی یاد بگیرم و برای خودم اجرا کنم. به جز آهنگهای کارتونها و برنامه های تلوزیونی که سعی میکردم یاد بگیرم، قطعه ای بود که بیش از سایرین توجه من رو به خودش جلب کرده بود؛ اون هم تک قطعه ی کوتاهی بود که حد فاصل برنامه ها به ویژه قبل از برنامه ی کودک پخش میشد. بعدها کاشف به عمل اومد که اون قطعه نسیم با اجرای پیانیست شهیر مرحوم آندره آرزومانیان هست و صدای این ساز جادویی پیانو هست. این ماجرا ادامه داشت تا زمانی که نوار کاستی پیدا کردم که روی اون نوشته بود «آهنگ خالی پیانو» که در حقیقت البوم پاییز طلایی یک اثر استاد فریبرز لاچینی بود؛ با شنیدن این نوار فهمیده بودم که من به سازی علاقه دارم که پیانو نام داره و انقدر که این ساز مهم هست، زمانی که ارگ رو روشن میکنیم روی صدای این ساز تنظیم شده. حالا تشنه تر و کنجکاوتر تر از هر زمانی، ماموریت شبانه روزی من این شده بود که با دسترسی های بسیار محدود اون زمان به دنبال این ساز مرموز بگردم و از جزئیات اون سر در بیارم. این شد که با پیگیری های فراوان، دست آخر در سال 1376 کلاس استاد شهرام خوش صفت رو پیدا کردم و برای اولین بار ساز پیانو رو از نزدیک دیدم.
رضا صفوی نوازنده پیانو در اجرای ارکستر فارابی همدان
لطفا در خصوص دوره ی فراگیری ساز پیانوی خودتون بیشتر توضیح بدید.
من با همون ارگ کوچک در کلاس ثبت نام کردم و خیلی دوست داشتم خواندن و نوشتن موسیقی رو یاد بگیرم. استاد که دیدن این هنرجوی نوجوان که بدون معلم و منبعی درست این همه آهنگ بلد هست و هر آهنگی رو با چند بار شنیدن اجرا میکنه خیلی من رو تشویق کردند و در زمان بسیار کوتاهی به یکی از نور چشمی های کلاس استاد تبدیل شدم. در حقیقت من تنها 8 جلسه شهریه ی کلاس پرداخت کردم و از اون به بعد استاد با سخاوتمندی از من شهریه نمیگرفتند و به نوعی به دستیار ایشان تبدیل شده بودم. این دوره ی بسیار کوتاه زمینه ساز این شد که من نت خوانی و تئوری موسیقی رو به شکل اصولی یاد بگیرم و از اون به بعد سمت و سوی فعالیت های من به شکل علمی و نرمال در اومد. یکی از نکاتی که استاد خوش صفت رو به تعجب انداخته بود این بود که من موفق شده بودم دو قطعه ی ترکیش مارش موتسارت و قسمت اول سونات مهتاب بتهوون رو به شکل گوشی یاد بگیرم. همه ی این اتفاقات باعث شد که من شانسی بزرگ و تعیین کننده بدست بیارم و به دوست و همراه همیشگی استاد خوش صفت تبدیل بشم. با این فرصت فراهم شده، من در تمامی پروژه های ضبط موسیقی استاد در صدا و سیما حضور داشتم تا جایی که ایشان نوازندگی پیانوی گروه کر صدا و سیمای مرکز همدان رو به من سپرد و در پروژه های زیادی از آثار تولیدی واحد موسیقی همدان به عنوان نوازنده حضور داشتم. این شانس رو داشتم که با این فرصت، آهنگسازی، تنظیم، آشنایی با استودیوی ضبط موسیقی و از همه مهمتر معلمی موسیقی رو در اون دوره فرا بگیرم. این همراهی ادامه داشت تا زمانی که در سال 79 من در دانشگاه پذیرفته شدم و از همدان رفتم و برای اولین بار خودم به عنوان معلم موسیقی شروع به فعالیت کردم.
این دوره ای که اشاره کردید تنها دوره ی آموزشی شما بوده؟
خیر من این فرصت رو داشتم که به شکرانه ی وجود یکی از دوستانم به نام آقای بهروز محزون که در رشته ی نوازندگی ساز پیانو دانشکده موسیقی دانشگاه تهران تحصیل می کردند، با اساتید بزرگی همچون استاد سیاوش بیضایی و استاد رافائل میناسکانیان آشنا بشم و سرانجام این شانس رو داشته باشم که از دریای بیکران دانش استاد میناسکانیان بهرمند بشم.
رسیتال دانشجویی زیر نظر پروفسور رافائل میناسکانیان در دانشکده موسیقی دانشگاه تهران
از فعالیتهای که در این دوره انجام دادید بیشتر برای ما بگید.
سالهای ابتدایی دهه ی هشتاد پر فعالیت ترین سالهای فعالیت موسیقی من بوده. به شکلی که همزمان در چندین گروه پاپ و راک در شهرهای تهران و کرمانشاه و همدان فعالیت میکردم و به نوعی روی استیج اجرای زنده ی موسیقی زندگی میکردم. این اجراها به اندازه ای زیاد بوده که اگر شما از من تعداد دقیق اونها رو بپرسید عدد مشخصی برای پاسخ به سوال شما به خاطرم نمیاد. در بسیاری از این اجراها به عنوان پیانیست و در برخی به عنوان نوازنده کیبرد، آهنگساز، تنظیم کننده و رهبر گروه کر فعالیت میکردم. یکی از برجسته ترین و آموزنده ترین فعالیتهای من همراهی با نوازنده شهیر ویولن مرحوم استاد مجتبی میرزاده بود که فعالیت حرفه ای و جدی موسیقی رو به من یاد داد. این اجراها در چند نوبت در شهرهای مختلف برگزار میشد و هر بار چالشی جدید نکته ای تازه در دنیای جدی موسیقی به من می آموخت.
اجرای سوناتهای پاتتیک-مهتاب-طوفان اثر بتهوون بزرگ در دانشکده موسیقی دانشگاه تهران
لطفا از دوره ی بازگشتتون به شهر همدان برای ما توضیح بدید.
اولین اقدامی که بلافاصله بعد از بازگشتم به همدان انجام دادم این بود که به اداره کل ارشاد همدان مراجعه کردم و پیشنهاد تشکیل ارکستر همنوازی سازهای جهانی رو مطرح کردم. پس از جلسات متعدد انجمن موسیقی و مدیران وقت ارشاد همدان بودجه ای به من اختصاص پیدا کرد که توسط اون طی دو فراخوان ارکستری 32 نفره با گروه کر 150 نفری تشکیل دادیم. تا جایی که من اطلاع دارم در سابقه ی موسیقی همدان این اولین باری بود که چنین ارکستری شکل گرفته بود. این روند ادامه داشت تا زمانی که به دلایل شخصی از توانایی اداره ی این ارکستر ناتوان شدم و مجبور شدم بسیاری از نوازندگان اون ارکستر رو به ارکستر موسیقی ایرانی فارابی به سرپرستی یکی از دوستانم آقای علی محمدی اضافه کنم، که خوش بختانه این گروه تا سالیان متمادی فعال باقی موند و در اجراهای فراوانی حضور داشت.
از اولین روزی که به همدان مراجعت کردم تدریس ساز پیانو و تئوری موسیقی در آموزشگاه های موسیقی همدان رو آغاز کردم و سرانجام در سال 1392 آموزشگاه موسیقی بامداد رو تاسیس کردم.
از این زمان به بعد اجرای صحنه ای نداشتید؟
تعداد اجراهای صحنه ای من بسیار کاهش پیدا کرد اما متوقف نشد. چندین اجرای موسیقی ایرانی با گروه فارابی در شهرهای تهران، همدان و ملایر داشتم و بعد از اون هم یکی از مهم ترین اجراها با ارکستر بامداد به رهبری و تنظیم کنندگی خودم برای بزرگداشت مرحوم استاد ناصر مهرورز و استاد علی اصغر طاهری بود که استقبال چشمگیری از سوی مردم همدان مواجه شد تا جایی که به من پیشنهاد شد در داخل غار علیصدر این کنسرت ضبط تصویری بشه اما به دلایل احتمال آسیب به اکوسیستم غار بر اثر صدای ارکستر بزرگ این برنامه رو کنسل کردیم. تا جایی که من اطلاع دارم در سابقه ی موسیقی همدان در این کنسرت برای اولین بار در همدان 24 نوازنده به همراه درامز زنده و خط زهی کامل به روی صحنه رفته بودند. تا سالها این رکورد در دست ارکستر بامداد باقی موند.
لوح تصویری کنسرت ارکستر بامداد به رهبری رضا صفوی
از روش تدریس خودتون در آموزشگاه بیشتر برای ما توضیح بدید.
در حال حاضر در آموزشگاه دروس تخصصی کنکور موسیقی و آمادگی کارت صلاحیت تدریس و پیانوی کلاسیک در دوره ی پیشرفته رو آموزش میدم. در خصوص آموزش ساز پیانو باید عرض کنم که من از متدهای روتین و کلاسیک آموزش موسیقی استفاده میکنم و با تهیه ی جزوه ی آموزشی میانه ی خوبی ندارم. کتابهایی که در کلاس من استفاده میشه مجموعه کتابهایی هست که در تمامی دانشگاه ها و مراکز معتبر آموزش موسیقی جهان هنوز هم استفاده میشن. اگر در مورد مکتب نوازندگی من هم بخواهید بدونید باید عرض کنم که من از شیوه ی نوازندگی سنتی مکتب وین و روش بتهوون و کارل چرنی پیروی میکنم. در مورد آموزش عمومی پیانو در سطح های مقدماتی سالهاست که فعالیت ندارم و این امر رو به همکارانم در مجموعه سپردم. معلمان پیانوی آموزشگاه بامداد از هنرجویان با سابقه ی خودم هستن که موفق به دریافت کارت صلاحیت تدریس شدن و آموزش موسیقی رو با روش دقیق خودم انجام میدن. در نتیجه خروجی تمامی این کلاسها در انتها به کلاس من وارد میشن و این امید رو به ما میدن که این چرخه ادامه پیدا کنه و روز به روز به تعداد هنرمندان خوب و کارآزموده ی ما اضافه بشه.
رضا صفوی در اجرای کنسرت فرهنگسرای نیاواران تهران
تا به حال هنرجویی داشته اید که به درجه ی معلمی دست پیدا کند؟
در پاسخ سوال قبلی هم عرض کردم. در حال حاضر سه نفر از مدرسان فعال ما از هنرجویان با سابقه ی خودم هستند، اما اگر تعداد دقیق رو بخواهید عدد خیلی بیشتر از تعداد انگشتان دست خواهد بود. در این سالها هنرجویان بسیار مستعدی داشتم که به درجات بالایی رسیدن و موفق شدن به کارت صلاحیت تدریس دست پیدا کنند. البته شش نفر از این بچه ها که به مقام معلمی رسیدند به شکل تمام وقت آموزش موسیقی نمیدن و در زمینه آموزش کار نمیکنن، چون بر حسب تصادف همگی پزشک یا دندانپزشک هستند و بیشتر در زمینه ی حرفه ای خودشون فعال هستند تا آموزش موسیقی اما همگی موفق به دریافت کارت صلاحیت تدریس شده اند.
از نظر شما چه زمانی هنرمندی می تواند اقدام به آموزش کند؟
در ابتدا باید سعی کنند خودشون رو به حدی قابل قبول از توانایی و دانش برسونن که مطمئن باشن وقت و انرژی و هزینه های دیگران رو تلف نکنن. بهتره که معلمان جوان روش های تدریس آزموده شده و تجربه از سر گذرانده ی معلمان خودشون رو به درستی و با تمامی جزئیات یاد بگیرن و سعی کنند همون روش جواب پس داده رو بست و گسترش بدن. من اعتقاد دارم تنظیم طرح درس از روی کتابها و اتودهای مشهور موسیقی که سالهاست در تمامی جهان استفاده شده خیلی بهتر و قابل اعتمادتر از روش های من در آوردی و آزمون و خطای شخصی باشند. به همین دلیل از تمامی هنرجویان خودم میخام روش درسشون رو بر اساس کتابهای موجود برنامه ریزی کنند.
در پایان اگر صحبتی با خوانندگان و مراجعان آموزشگاه موسیقی بامداد دارید، بفرمایید.
از تمامی هنرجویان و مراجعان محترم آموزشگاه موسیقی بامداد سپاسگزارم که به ما اعتماد کردند و در میان این همه کلاسهای خوب و با کیفیت سالهاست که همراه ما هستند. من از جانب خودم به تمامی عزیزان مراجعه کننده به آموزشگاه بامداد قول میدم که حتی یک روز هم دست از یادگیری بر ندارم و تمام تلاشم رو خواهم کرد که سطح دانش و اطلاعاتم رو به روز و کارگشای آموزش بهتر هنرجویان نگه دارم. در پایان از شما هم تشکر میکنم که این فرصت رو در اختیار من قرار دادید.
